محل تبلیغات شما

خمیده ام زیربارعشقی که ازدل من خبر ندارد
به خاک مرگم نشانده اما در او نگاهم اثرندارد

خبر ندارد که شاعری از دیار زاینده رود  هردم
دلش پر ازشعر عاشقانه ولی سرش شور وشرندارد

نه آب می خواهم ونه دانه،درآرزوی فقط نگاهش
 نشسته ام تا مگر بیاید ولی به اینجا گذر ندارد

دلم گرفته چه جای صحبت ، به او بگویید  بی توهیچم
بیاکه دیگرجهان برایم ، به جزسیاهی هنر ندارد

چه کرده ای با بهار جانم ،که شبنمی بردلم ندارم
گلی نرویدبه باغ زردم ، زمین خشکم ثمر ندارد

به عمق چشمان من چه دیدی که از نگاهم چنین بریدی
بدان که دریای بیکران از خروش  غمها حذر ندارد

بگو بخندد بگو برقصد بگو به دستش  حنا ببندد
به آرزویش رسیده دیگر دلم امیدی دگر  ندارد

#زهراضیایی
بروجنی

غزلی بر وزن مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن

باید این بار به تو حرف دلم را بزنم "زهراضیایی"

هم دوستت دارم برایم شعر بافی نیست ،/زهراضیایی

مفاعلاتن ,، ,نگاهم ,ولی ,بگو ,نداردبه ,مفاعلاتن مفاعلاتن ,، به ,نداردبه عمق ,عمق چشمان ,ثمر نداردبه ,مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تعمیرگاه خودروهای هیوندای و کیا (شجاعی)